sمقدمه
صنایع دستی در تمام جهان امروز خصوصاً در ممالک رو به انکشاف منجمله افغانستان موقعیت خاص و بسا مهمی را دارا بوده و رول مهم را در اقتصاد ملی این کشور ها بازی میکند. در ممالک پیش رفته جهان با وجود که صنایع دستی و یا ماشین به بلند ترین مدارج ترقی خود رسیده با آن هم هنوز میتوان یک عده زیاد صنایع دستی را ملاحظه نمود که هزاران هزاران نفر در این سکتور مصروف فعالیت های تولیدی بوده و از این طریق امرار حیات مینماید.
در ممالک رو به انکشاف که کشورما هم در صف آنها بعد از ثبت سر گذشتاندن شرایط بسیار دشوار جنگ قرار گرفته است اهمیت صنایع دستی به مراتب بیشتر از ممالک پیشرفته صنعتی بوده و یک قسمت بزرگ عواید ملی این کشور ها ازهمین سکتور بدست می آید. هر گاه صادرات این ممالک به دقت مورد مطالعه قرار داده شود به ملاحظه خواهد رسید که یک قسمت عمده صادرات آن را امتعه و اجناس تشکیل میداد که در سکتور صنایع دستی تولید میگردد. گرچه ورود اموال صنعتی ممالک رو به انکشاف و صنایع دستی و محلی کشور های شان صدمات شدید وارد نموده اما با آن هم اکثر این صنایع تاکنون موجودیت شان را حفظ نموده است و حتی در بعضی رشته های انکشاف قابل ملاحظه را میتوان مشاهده کرد.
در کشور ما افغانستان نظر به احصایه های ارائه شده تقریباً 120 نوع صنعت دستی وجود دارد و هزاران تن از این طریق امرار معیشت میکند و من لازم دانستم تا مونو گراف خود را تحت عنوان اهمیت تجارت صنایع دستی در افغانستان به رشته تحریر درآورند که این مونوگراف شامل چهار فصل است.
در اخیر باز هم از اداره پوهنحی اعضاء دیپارتمنت و به خصوص پوهنیار محمد حکیم ” ” استاد رهنما که در تکمیل این مونوگراف با بنده از هیچ نوع همکاری و کمک دریغ نه ورزیده ابراز تشکر مینمایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل اول
نگاه به تاریخچه صنایع دستی در افغانستان
افغانستان در طول سالیان متمادی و هزاران سال قبل از امروز پرورش صنایع دستی بوده که تا حال تمدن های بزرگ و قابل قدر را در آغوش پاک خود پرورده است.
در افغانستان از هزاران سال بیش از تا حال صنایع انکشاف زیاد نموده بودند آثار که در اثر کشفیات باستان شناسان از ( آی خانم ) و بعضی نقات دیگر کشور بدست آمده معلوم میگردد که صنایع مخصوصاٌ صنعت ضرب سکه و مجسمه سازی بشورت زیاد رسیده بود و در بامیان مجسمه های که بدست آمده است ترقی و شگوفائی صنایع دستی را در مرز بوم نمایان میسازد. در دوره کوشانی ها صنایع نقیصه در تمام حقوق خود به ترقی شایان نائل آمده. و در سرزمین تحت تصرف شان شهر های بزرگ اعمار گردیده و در این شهر ها ثروت های بزرگ جمع آوری شده صنعت حرفه و تجارت فوقالعاده ترقی کرده و در بین این شهر ما ممالک قریب آن ارتباطات تجارتی قایم گردید.
در این عصر زمان صنایع مجسمه سازی ، نقاشی ، حکاکی ، کندن کاری و سکه سازی به اوج ترقی خود رسید.
در عهد غزنویان که سلطنت شان از آخر قرن دهم تا آخر یازدهم میلادی دوام کرد صنایع دستی به بلند ترین مخارج پیشرفت و انکشاف خود رسیده بود خصوصاٌ در عهد امپراتوری سلطان محمود غزنوی به افغانستان مرکز علم و صنعت و جهان آنروز گردیده بود. صنایع معماری ، کاشی سازی ، منسوجات حجاری و دها نوع صنایع دیگر تأسیس گردیده بود. یکی از آثار صنایع دستی در افغانستان منار جام است نمایانگر صنعت کاشی و نقاشی است و هم چنان مسجد جام ولایت هرات که توسط غوریان بنیان گذاری شده است. در اواخر قرن 19 بنا ماشین خانه کابل فابریکه ( حربی ) اعمار گردیده که بصورت منظم مختلفه میپرداخت از جمله صنایع دستی که در پهلوی صنایع ماشین در این دستگاه فعالیت میکردند میتوان از صنایع نجاری ، اسلحه سازی ، ضرب سکه ، حکاکی ، بوت دوزی ، بافت انواع پارچه باب و دیگر میتوان نام برد.
در اوایل قرن بیستم به علاوه پیشرفت صنایع ماشین به صنایع دستی نیز توجه جدی مبزول گردید. صنایع دستی مانند گلم بافی ، نجاری ، بوت دوزی ، قالین بافی ، هالبافی ، چرم گری ، گلدوزی ، حکاکی ، معماری ، نقاشی و غیره با تشویق صنعتگران اساس به کار برده شده بود نگاه مختصر درمورد صنایع دستی در افغانستان.
مفهوم و مشخصات صنایع دستی در افغانستان
قبل از شروع به بحث اصلی درمورد اهمیت تجارت صنایع دستی در افغانستان لازم است تا به طور مختصر در مورد مفهوم صنایع دستی و مشخصات آن ابراز نظر نمایم تا خواننده گان محترم در این مورد آگاهی حاصل نمایند.
تعریف
صنعت دستی عبارت از آن رشته اقتصاد است که در آن تولید اجناس و خدمات توسط یک نفر فنی و ماهر که مهارت و لیاقت خاص در استعمال وسایل تولید دارد اداره میگردد. (1)
عده از علما تعریف ذیل رامکملتر مینمایند .صنعت دستی عبارت از تشبثات افرادیست که تابع مهارت وکفایت مشخص تصدی دراستعمال وسایل تولید وابزار کارمیباشد . (2)
مشخصات عمده صنایع دستی (3)
1- کامیابی تصدیها درمهارت ولیاقت متصدی نهفته است وهم استفاده درست از وسایل وابزارکاراست .
2- مشخصه دوم اینست که صنایع دراثرکارمشترک تحت یک سقف اسناد شاگردان به تولید ان مبادرت میورزند ازینرواختلافات میان شان خیلی ناچیزمیباشد .
3- هریک ازتصدیهای صنایع دستی معمولا یک نوع خاص اجناس وخدمات راچون این تصدیها دریک حد معین ومحدود نمیتوانند بیشترتولید کنندلذا باازدیاد تقاضای خود راتوافق داده نمیتوانند .اگرچه میان این نوع صنایع رقابت موجود است مگررقابت انقدر موردبحث وتوجه قرارنمیگیرد زیرااکثرتصدیهای تولیدی دولتی یک رشته معین صنایع دستی تقریبا دارای تخنیک تولید مشابه بوده ومصارف فی واحد تولید شان عموما ثابت میباشد.
4- ازنگاه حقوقی این تصدیها اکثرا شکل یک تصدی افرادیرادارامیباشد امامیتواند شکل شرکتهای اشخاص وبه صورت استثنائی حتی به شکل شرکتهای سرمایوی رابگیرند .
5- ا ین تصدیها معمولا درمحل سکونت فامیل ویابازارهای فروش مستقرمیباشد واز ینروتولیدات شان درهمان قبایل دورازشهروبازارصورت گرفته وبه بازار انتقال میابد
6- چون تولیدات درین نوع تصدیهامعمولابصورت عنعنوی صورت میگیرد وازینرومتصدیان کمترحاضرمیگردندکه تحولات اساسی رادران ایجادکنند لذاانکشاف انهاچندان بارزوشدید نیست .
7- اینوع تصدیها اکثرا بصورت ازاد ومستقل فعالیت میکنند.
سیرتاریخی صنایع دستی درافغانستان
افغانستان درطول تاریخ چند هزارساله خود تمدن های بزرگ را درآغوش پرورده است این کشور باستانی به اوضاع خاص جغرافیایی خود درسیر زمان مرکز تمدن های عظیم بشری بوده موجودیت های راه های بزرگ تجارتی باستانی که ازشرق به غرب وازشمال به جنوب امتداد داشت علت پیوند تمدن های بزرگی جهانی دراعصار وقرون مختلفه با این مملکت بوده است راه ابریشم یکی ازاین راهای تاریخی است که امپراطوری های بزرگ روم وچین را با هم وصل مینمود. وکاروان های بزرگ تجارتی به امتداد این راه رفت وآمد داشتند هر گاه به اوراق تاریخ نظر انداخته شود که امپراطوری بزرگی چین فارس ها، یونانی ها ، ترکها ، اعراب ، مغلها وبلاخره انگلیس یکی بعدی دیگری با این سرزمین حجم آورده وبرای مدت کوتاهی برآن فرمان روای کردند وبه نشر تمدن های شان پرداختند که ازاختلاط این تمدن ها جدید به میان آمد ودربعضی مواقع این تمدن های جدید چنان بزرگ ومشعشع گردید که تمدن های دیگران را تحت شعاع خود قرارداده است .
بعدازآمدن سکندرکبیر ( 1320 ، 1327 ق م ) دراین سرزمین تمدن جد ید ی ( گریکو باختر) بوجود آمد که تمد ن بزرگی درعصر خود بود دراین دوره صنایع انکشاف زیادی کرده نموده بود از آثار که دراثر کشفیات باستان شناسان از( ای خانم ) وبعضی نقاط دیگری کشور بدست آمده معلوم میگردد که صنایع مخصوصأ صنعت ضرب سکه ومجسمه سازی کمال خود رسیده بود درعصر کاوش های دربعضی نقاط افغانستان بگرام . سرخ کوتل .هده وغیره جا ها صورت گرفته آثار تاریخی زیادی مجسمه های بزرگی بود . دربامیان ومجسمه ها وستوپه ها که ازهده وسرخ کوتل بدست آمده همه شاید علت این امپراطوری بوده ترقی وشگوفای صنایع دستی را درآن اوقات دراین مرز بوم نمایان میسازد دردوره کوشانی ها صنایع نقیسه درتمام شقوق خود به ترقیات شایان نایل آمدند درسرزمین تحت تصرف شهرهای بزرگی اعمارگردید دراین شهرها ثروت های بزرگی جمع آوری شد ، صنعت حرفت وتجارت فوق العاده ترقی کرد ودربین این شهرها ممالک قریب آن ارتباطات جنوبی قایم گردید . دراین عصر صنایع مجسمه سازی نقاشی ، حکاکی ، کندن کاری ، وسایل سازی ویا سکه سازی به اوج ترقی رسید چنانچه بعضی مجسمه های کوچک عاج وکندن کاری های بالای عاج صورت گرفته فعلأ به موزیم کابل موجود است که شاهد این مدعای های میباشد . بعد ازسقوط امپراطوری درقرن هفتم میلادی سرزمین افغانستان به دست اعراب افتاد با ورود اعراب درکشورتمدن جدید واسلامی جای تمدن های قدیم راگرفت ودرپرتو مفکوره های اسلامی امپراطوری ها بزرگ وشکوهمند چون طاهریان ، صفاریان ،سامانیان ، غزنویان ، غوریان وتیموریان عرض اندام نمودویک باردیگر ازعظمت های گذشته این سرزمین را احیا نموده اند . وبه صنایع توجه خاص مبذول نموده اند ناگفته نماند که درشروع حجلات اعراب با این کشور بعضی ازنکات مملکت ما ازحیث صنایع خیلی غنی بوده اشیا واجناس مختلف تولید میشد که حتی به نقاط دوردست نیز صادرمیشد .
در عهد غزنویان که سلطنت شان ازآواخر قرن دهم تا آواخر قرن دوازدهم میلادی دوام صنایع دستی به بلند ترین مدارج پیشرفت وانکشاف خودرسیده بود خصوصأ در عهد امپراطوری سلطان محمود غزنوی به افغانستان مرکز علم وصنعت در جهان آن روز کردیده بود صنایع معماری کاشی ومنسوجات، زرگری ، حجاری وده ها نوع صنایع به اوج ترقی رسیده بودند .
غزنه وشهر های بزرگ دیگر آن وقت خراسان ازنگاه زیبای وداشتن تعمیرات مجلل شهر افاق گردیده بود آثار که ازاهل غزنویان باقی مانده یاد واینکه کشف گردیده شاهد مدعای ماشده میتواند .
درعصر غزنویان نیزتوجه خاص به علم وصنعت صورت گرفت صنعت اسلحه سازی غوریان شهرت به سزای کسب نموده بود خصوصأ شمشیرها وخنجرها آبدار برنده فوق العاده مشهوربود. مینارجان که درقلب افغانستان با همه بزرگی آن پا برجا ست نماین گرصنایع معماری .کاشی کاری ونقاشی آن عصر به شمار میرود . همچنان مسجد جامع هرات نیز توسط غوریان اساس گذاشته شد وبعد ها رواق های این مسجد ذریعه تیموریان هرات ترمیم وتغییر شکل یافت . وحمله چنگیز دراین بلادنه ازمساجد بزرگ وقصرها خبری بماند ونه ازعلما وصنعت گران وبلاخره فرمان روای های غوریان رسید اداره تیمور بلیقی به خرچ داند ایرانی های چنگیزیان وتیمور به بارآورده بودند تلقی نمایند ازدیاد مهم ومعروف این عصر میتوان مسجد جامع بزرگ هرات . روضه حضرت علی درمزارشریف ومسجد ابو نصر پارسا دربلخ تذکر داد که هریک ازاین بناها یا عظمت تا امروز پا برجا مانده است. خلاصه دراین عصر علما صنعت گران شاعران خیلی قدرومنزلت داشته اند، معماری خطاطی ، رسامی ،نقاشی ،موسیقی ،کاشی سازی وسایر صنایع ترقی زیاد نموده دوره تجدد وپیشرفت صنایع وعلوم دانسته میشد. خلاصه دوره ال تیمور درافغانستان به نام دوره رسانس شرق نموده اند . درزمان حکمروای صفوی ها وهوتکی ها به صنایع چندان توجه مبزول نگردیده وزمان احیای شاهنشاهی درانی ها یک اندازه به صنایع توجه مبزول گردیده خصوصأ درصنایع تولید اسلحه ومهارت جنگی صنایع معماری .
درقرن 18 امپریالیزم انگلیس مملکت عزیز ما را درمحاصره سیاسی واقتصادی خود کشیده بود وصنایع دستی به نسبت ورود اشیای مشابه ازخارج فوق العاده متضررگردیده واین وضعیت بیشتر درشهرهای بزرگ محسوس میگردید. وصنایع دستی مروجه آن وقت وطن ما عبارت بود ازتربیه کرم ابریشم وبافت پارچه های ابریشم بافت قالین نمد وغیره اجناس که ازپشم گوسفند ودیگرحیوانات بافته میشد .
دراوخرقرن نزدهم بنای ماشین خانه کابل (فابریکه حربی) اعمارگردید که بصورت منظم به تولید اشیای مختلف میپرداخت ازجمله صنایع دستی که درصنایع ماشینی درین دستگاه فعالیت میکردند میتوان ازصنایع تجاری اسلحه سازی ، ضرب سکه ، حکاکی ، بوت دوزی ، بافت انواع پارچه جات وده ها نوع صنعت دیگر را یاد آوری نمود.
دراوایل قرن بیستم برعلاوه پیشرفت صنایع ماشینی به صنایع دستی نیزتوجه جدی مبذول گردید. صنایع دستی مثل قالین بافی ، گلیم بافی ، شال بافی وصنایع نساجی دستی دیگر مثل بافتن پارچه های پنبی ، پشمی ، ابریشمی ، حجاری ونجاری ، معماری وغیره به تشویق وترغیب صنعت گران مسایع به کاربرده شد.چنانچه درقسمت صنایع پارچه بافی عامل تشویق مزید.منع قرار داده شدند پوشیدن البسه ازتکه های خارجی درسال های 1305 الی 1306 قرارگرفت که صنایع نساجی دستی انکشاف خوبی نمود فابریکه های نساجی کابل ، جبل سراج ودستگاهای انفرادی صنعت گران دستی درمزارشریف قطعغن (بغلان وکندز) بدخشان ، هرات ، کندهار ، جلال آباد ، استالاف وهزارجات کسب موفقیت نموده اند . وتولیدات پارچه های وطنی احتیاج داخل مملکت را رفع واندازه آن به خارج نیز صادرمگردید درهمین عوام صنایع حجاری، معماری ، حکاکی ویک عده ازصنایع دیگر نیز روبه ترقی نهاد که نمونه های آنرا میتوان درهرات وبناهای پغمان دارلمان وبعضی نقاط دیگر کشور مشاهده نمود اما افسوس اغتشاش سیاه وارتجاعی 1307 الی1309 جلوانکشاف وپیشرفت مملکت را گرفت بعد ازاغتشاش تا اندازه به یک عده ازصنایع دستی توجه گردید وآهسته آهسته دوباره رونق پیداکرد دراین وقت بعضی صنایع نسبت ورود اجناس مشابه ازخارج روبه ذوال رفت وراه سقوط را اختیارنمودند بعضی ازصنایع جدید دیگر به اجابات وشرایط زمان وضرورت عصر درمملکت ایجاد وفعال گردید . مانند صنایع دستی تولیدات انواع پیچک های میز وچوکی ها ، الماری های فلزی ، صنعت پنجره سازی وصنایع ترمیمات بعضی ماشین ولوازم مروجه درداخل کشور.
صنایع دستی جدید اکثرأ شکل ترمیمات را به خود دارد مانند صنایع دستی ترمیم ساعت موتر باسیکل ووسایل برقی وده ها نوع دیگر این مودی جریان تاریخی صنایع دستی درافغانستان .
رول صنایع دستی دراقتصاد افغانستان
قسمی که درمبحث تاریخ صنایع دستی درافغانستان مطالعه نمودیم دیدیم که بعد ازانقلاب صنعتی در قرن هژدهم دراروپا یک عده ممالک یکی پی دیگر ازمزایای انقلاب صنعتی مستفید گردید وبه تدرج درشاهراه صنعت گام گذاشتند وامروزازجمله ممالک بزرگی صنعتی جهان محسوب میگردند.
اما دراوانی که انقلاب صنعتی دراروپا وامریکا به پیشرفت ها وانکشافات خود ادامه میداد درمملکت ما امپریالیزم انگلیس ساحه شوم خود را گسترده وهمه رابطه کشورما را با دنیای خارجی قطع نموده بود روی علل فوق دیگر مملکت ما نتوانست که درشهرأ صنعت گام دارد ودرحقیقت جبرأ یک مملکت عقب ماند ه نگهداشته شد اگرچه امروزیک عده ازتصدی های صنعتی درکشورما مصروف فعالیت میباشد اما هر گاه مقدار به پیمانه تولیدات تصدی های فوق را با تقاضای عمومی مملکت مقایسه کنیم پی بی اندازه عقب مانده خود خواهم بود امروز یک مقدار زیادی احتیاج افراد کشور توسط تولیدات صنایع دستی که اکثر صنایع باستانی کشور ما میباشد رفع میگردد ودرحقیقت صنایع دستی یک چرخی بزرگی اقتصادی کشوررا تشکیل میدهد اگرچه کدام احصایئه که تعداد اشخاص استخدام شده درصنایع دستی را به ما نشان بدهد تا حال موجود نیست اما با موجودآن هم بعد ازیک تفکر عمیق درمورد اینکه به چه تعداد دستگاه های صنایع دستی ازقبیل صنایع قالین بافی ، نجاری ، کلالی ،خبازی ، خطاطی ، حجاری نساجی ، زرگری بوت دوزی وده ها نوع صنعت دستی دیگر درسراسر کشور مشغول فعالیت بوده ودرهردستگاه بصورت اوسط چند نفر مشغول کاراست ومیتوان حدث زد که صد ها هزار زن ومرد درصنایع دستی اشتغال داشته با این راه خود وفامیل های شان اعاشه میگردیدند این جاست که به اهمیت بزرگ وجهانی که صنایع دستی دراقتصاد مملکت دارد پی برده ورول آن را اقتصاد یات کشور حدس زد وتخمین نمود میتوانیم ناگفته نماند که صنایع دستی علاوه اینکه تااندازه زیادی ازورود اشیای خارجی وخروج اسعار ازمملکت جلوگیری میکند یک مدرک قوی بدست آوردن اسعار برای کشور مانیز محسوب میگردد بطور مثال صرف ازمدرک فروش وصدور قالین وپوستینچه سالانه میلیون ها دالر نصیب کشور گردیده وتوسط این اقتصاد مملکت ما با اندازه قوی میگردد وعواید ازمدرک فروش درحقیقت یک رقم داشت را درتجارت خارجی ما تشکیل میدهد و
نظریه تشریحات فوق به این نتیجه صنایع دستی بعد از زراعت دراقتصاد رول عمده وبارزی را دارا میباشد زیرا برعلاوه یک مقدار زیاد احتیاجات کشور ما را رفع میسازد یک تعداد زیادی افراد کشوردرآنها به کارمشغول بوده یک قسمت عایدات ملی ازاین طریق بدست میآید .و به همین ترتیب منبع مهم اسعاررا برای مملکت تشکیل میدهد . ازاین رو رول صنایع دستی دراقتصاد مملکت بارز وقاطع بوده وبرای کشور ما اهمیت حیاتی دارد .
انواع صنایع دستی درافغانستان
چون معلومات دقیق درین مورد وجودندارد امابه صدها نوع صنایع دستی امروزدرکشور تولید ویک تعدادمحدود ان غرض فروش به کشورهای جهان صادرمیگردد که ازجمله تمام صنایع دستی 13 قلم ان مورد پسند اکثریت مردم جهان وافغانستان میباشد ورقم تقریبا درست رادرعاید ملی شامل است که حال به ذکرانها میپردازیم .
الف :- صنایع ابریشم
ب :- نمد
ج :- سطرنجی
د :- گیلم بافی
هـ :- پوست قره قل
ل :- صنعت نجاری و ساختن اشیاء چوبی
ء :- تاریخچه تجارت قالین
ی :- تجارت صنعت قالین
الف :- صنایع ابریشم :
صنعت ابریشم در کشور عزیز ما افغانستان سابقه طولانی دارد اگر به تاریخ گذشته کلتوری نظر اندازی نمایم دیده میشود که صنعت ابریشم سهم ارزنده را در صنایع و تجارت صنایع دستی در افغانستان دارا است. و این خصوصیات را میتوان از راه ابریشم جستجو کرد که در آن زمان هند و چین را با هم وصل کرده بود و به مملکت عزیز ما نیز نسبت این که در مسیر راه تجارت واقع بود از این راه گذر به دور نمانده و سبب ترویج و تشویق صنعت ابریشم گردید.
اگر نگاه مختصر به سیر تکامل صنعت ابریشم و پیله وری در افغانستان معطوف گردد در مرحله نخست هرات جلب توجه مینماید چه هرات از نکته نظر پیله وری و صنعت نساجی ابریشم برای شهرت زیاد که از نظر کمیت کیفیت جالب است میباشد چنانچه دست مال ابریشمی هراتی و قالین ابریشمی که موسوم به قالین موری است از شهرت زیاد برخوردار است به خصوص قالین موری که از جمله گرانبها ترین قالین ها میباشد و از شهرت جهانی برخوردار میباشد و از جمله مناطق صنعت ابریشم در آنجا وجود دارد کابل است. ودر کابل لنگی های ابریشمی بافته میشود.
ب :- نمد :
یکی از قدیم ترین صنایع دستی کشور ما بوده و بهترین نوع آن در مناطق مرکزی کشور بعضی بعضی نقاط هرات ، مرغ آب با نقش های مرغوب ساخته شده یک تعداد آن برای رفع ضرورت فامیل ها بکار رفته قسمت زیاد آن به بازار عرضه میگردد.
صادرات نمک به بازار های خارج بسیار کم بوده و بازار یابی آن هم مطالعه نشده است . و از طرف دیگر یک علت دیگری در عدم بازار نمد در خارج این است که پشم های افغانی بصورت عموم دارای بوی بوده و از جانب دیگر پوست و پشم مواد خام به دیگر کشور ها صادر میشود. بدون اینکه در کشور ها از پروسه تولید صنایع کار گرفته شود.
ج :- سطرنجی
از جمله صنایع دستی در کشور محسوب میگردد که در بعضی حصص افغانستان صنعت رواج داشته و زیاد تر در منطقه جب السراج این صنعت بیشتر است. چون سطرنجی از تار بافته میشود بناٌ دارای مقاومت نبوده یعنی مقاومت آن مانند قالین و گلم کم است. از این نگاه اهمیت تجارتی کمتر داشته و صادرات آن به پیمانه محدود است نسبت به قالین و گیلم.
د:- گیلم بافی
کیلم هم یکی از منسوجات صنایع دستی کشور ما بوده در زمانه های خیلی زیاد قدیم رواج داشته حتی این صنعت قبل از قالین نیز یافته شده و عموماٌ از پشم گوسفند بافته میشود و صنعت کاران این شغل در دیزاین و استفاده از رنگهای مختلف ذوق و سلیقه خاص بکار میبرد.
گیلم های ساخت سمت شمال و هزاره جات بسیار مشهور بوده خریداران زیاد داخلی و خارجی دارد گیلم های افغانی چندین نوع بوده مانند ( گیلم رنگ پخته ، گیلم رنگ هزاره گی ، گیلم قاقمه ) که یک تعداد زیاد آن به خرج صادر میشود.
صادرات گیلم در ممالک عربی به خصوص عربستان سعودی در این اواخر زیاد بوده و عمده ترین بازار های فروش گیلم های افغانی عبارت از نیویارک ، لندن ، هامبورک ، بازار های آسیائی ، افریقائی و آسترلیا تشکیل میدهد در اوایل صادرات گیلم افغانی توسط تجار هندی و پاکستانی به اروپا صادر میشد ولی در اثر تقاضاء روز افزون تعداد عرضه کننده گان اضافه شده و تجارهای افغانی تونستند خود شان محصولات خود را به کشور های خارج صادر نماید و از آن استقبال خوب شدند.
هـ :- پوست قره قل :
پوست قره قل از جمله صادرات صنایع افغانستان به خارج است پوست قره قل افغانی شهرت جهانی را در تقاضاء کننده گان در خارج از افغانستان به آن وجود دارد. تاجران افغانی پوست قره قل را به کشور های غربی برده و آنرا به همان جا به فروش میرساند و به حیث ورود اسعار خارجی در داخل کشور میگردد.
پوست های قره قل به جزء از ترکمنستان و مناطق افریقای جنوبی دیگر تولید آن وجود ندارد. پوست قره قل به رنگ های ابلق ، شتری ، سیاه ، زرد ، شکری و غیره رنگها عرضه میگردد که نمایش گاه های بین المللی برای نمایش گذاشته میشود و از آن برای ساختن قره قل ، بالا پوش ، دسکول و انواع و اقسام البسه کار میگیرند.
ل :- صنعت نجاری و ساختن اشیاء چوبی
این صنعت در تمام نقاط کشور مروج بوده و تحت عنوان این صنعت صنایع متعدد را میتوان تشکیل کرد مثلاٌ ساختن لوازم تعمیراتی از قبیل دروازه ، کلکین ، الماری و غیره که این نوع صنعت در تمام نقاط کشور معمول بوده و تعداد زیاد از مردم در این رشته از صنعت مصروف فعالیت استند.
صنعت مبل و فرنیچر سازی نیز در این اواخر درمملکت ما خصوصاٌ کابل و بعضی شهر های دیگر کشور ما ترقی زیاد نموده است. در این صنعت اقسام مبل و فرنیچر مانند تخت خواب ، میز های آرایش ، کوچ و چوکی میز های تحریر ،الماری های لباس ، کود بند ، میز های کامپیوتر و سایر اجناس چوبی در این اواخر ترقی و پیشرفت قابل ملاحظه نموده است.
ء :- تاریخچه تجارت قالین :
در مورد تاریخچه تجارت قالین تذکر میدانیم که قبل از جنگ جهانی بنا از عدم انکشاف روابت تجارتی عاید افغانستان از مدرک فروش قالین نا چیز بوده اما بعد از جنگ دوم جهانی بود که افغانستان توانست ارتباط مستقیم تجارتی را با ممالک خارجی بر قرار نماید. و با این قسم قانون های افغانی مستقیماٌ در مارکیت های بین المللی تقاضاء کننده عرضه گردید.
به طور مختصر میتوان گفت که تجارت قالین بعد از ختم جنگ خانمان سوز جهانی دوم در حلقه محدودی در کشور های خارج یعنی شهر های مشهد و کراچی باقی نمانده بلکه تجارت قالین که یکی از صنایع عمده دستی در کشور ما میباشد و صدور آن به جهان خارج تا اندازه سرو سامان گرفت در سال 1951 تجارت قالین افغانی برای اولین بار به صورت مستقیم از طرف تجار افغانی و مارکیت های اروپا یعنی آلمان غرب در انگلستان راه یافت و تا چند سال قبل نیز تجارت این امتعه با ارزش تقریباٌ در همین سکتور های فوق الذکر محصور بود. چون صدور قالین افغانی مطابق به پرنسیب های منظم صورت نمیگرفت مشکلش در زمینه موجود بود. آگاهی از تقاضاء مارکیت های این کشورها سابقه و خواست مشتریان این مارکیت ها از عدم اطلاع داشتن از وضع رقابت یا قالین های صادراتی کشور های متحصل قالین و غیره دامنگیر تجار افغانی بود. و علاوه بر آن یک مقدار از قالین ها دارای جنسیت خراب و دارای دیزاین و سایز ناقص استفاده از رنگهای خام و دارای سر کجی در بازار های خارج صادر میگردد. ضمناٌ خرید و فروش قالین های افغانی با وصف جنسیت عالی و ارزش فوق العاده طور که لازم بود نه تنها علاقه مشتریان این مارکیت ها را به خود جلب نموده بلکه همان مقدار کم قالین افغانی در اثر دست بازی های دلالان خارجی بنام هالون های کشور های دیگر بفروش میرسید ولی با وصف این مصایب و نواقص تجارت قالین قلم داشت صادرات کشور ما را تشکیل میدهد.
ی :- تجارت صنعت قالین
صنعت قالین در جهان از قدیم الایام موجود بوده و تکامل آن به تحول زنده گی مردمان مالدار و کوچی ها از آسیا مرکزی 3000 سال قبل از میلاد با نقش آن آشنا بودند در اثر کشفیات که از طرف باستان شناسان ایران صورت گرفت چند پارچه قالین در عصرآخامنشیهای ایرانی در حصص جنوب و جنوب غربی سایبریا از میان برف ها و یخ ها پیدا گردیده است که از عمر این قالین در حدود 2500 الی 2600 سال میگذرد.
صنعت قالین بافی و تجارت آن قدامت چند هزار ساله در کشور ما دارد و این صنعت از جمله مشهور ترین صنعت افغانستان است که در صفحات شمال و غرب مملکت مهمترین مناطق تولیدی این صنعت یعنی قالین بافی بوده است. و قالین های قشنگ را به اشکال و انواع مختلف و دیزاین های مختلف توسط قالین بافان چهره دست این مناطق ذکر شده عده زیاد شان را زنان و دختران تشکیل میدهد. تولید میگردد قالین های افغانی انواع و اقسام مختلف دارد و بیشتر انواع قالین را نظر به مناطق قریه های که در آنها تولید میگردد نام گذاری میکند. انواع مهم قالین های افغانی عبارت اند از :قالین مورد قزلیاق ،قرقین ، دو تار گل ، ادرسکن ، ساورقی ، چوب باف ، قلعه زال ، اندخوی، واس برکلی ، قالین گل پلیت دار ، دولت آبادی و غیره مواد خام که برای بافتن قالین مهم است پشم گوسفند است و برای این که جنسیت قالین بالا باشد ضروری است تا پشم های که برای قالین بافی بکار برده میشود متجانس باشد تا قالین سر گجی و چملکی پیدا نکند فعلا پشم را که در ساختن یک قالین باید استعمال کرد همه آن پشم های تیر ماهی باشد .
هم چنان رنگ های قالین نیز در جنسیت و در زیبا بودن قالین بسیار رول ارزنده دارد.
زیرا قالین های که دارای رنگ پخته باشد بیشتر مورد توجه مشتریان قرار میگیرد. نسبت به قالین های که رنگ خام ورنگ آمیزی قالین های شان از رنگ های طبیعی که از نباتات بیشتر به دست می آید استفاده کنند این نوع رنگ فوق العاده قشنگ و پخته بوده وخراب نمی گردد و قالین های افغانی به اکثر نقاط جهان تقاضا کننده دارد به خصوص در چندین مملکت عمده که عبارت اند از :کانادا ، انگلستان ، ایالات متحده امریکا ، آلمان ، فرانسه ، استرالیا ، هالند ، دنمارک ، ناروی ، سویدن ، فنلند ، ایتالیا ، بلجیم ، سویس ، اتحاد شوروی ، و غیره کشور ها است که این کشور ها بیشتر قالین مورد و قالینچه موری را تقاضا میکنند . در بین سال های 1962 و 1968 ارزش قالین های شرقی در ممالک وارد کننده به 102 افزایش نموده بود برعکس قالین های افغان سهم آن در سال 1963 (6%) پاین آمده بود و قالین های افغان برای نخست در سال 1901 توسط تجار افغانی به مارکیت های المان ، غرب انگلستان عرضه و فعلا بازار های عمده قالین افغانی را کشور آلمان غرب ، انگلستان و امریکا تشکیل میدهد.
فصل دوم
اهمیت اقتصادی تجارت صنایع دستی
الف :- بالای بیلانس تادیات و انکشاف اقتصادی :
بیلانس تادیات را میتوان یک جدول احصایوی شناخت که در آن تمام معاملات که بین واحد های اقتصادی داخلی و واحد های خارجی در یک دوره معین معمولا یک سال صورت میگیرد درج می گردد بیلانس تادیات بایست در حال تعادل باشد یعنی سمت دبت و کردیت آن مساوی باشد .
بیلانس تجارت جز عمده از بیلانس تادیات است که صادرات و واردات را نشان میدهد.
بهترین طریقه یک کشور اسعار خارجی را بدست آورده میتوانداز طریق صادرات میباشد و صادرات اقلام مختلفه شامل است و از آن جمله صنایع دستی نیز شامل آن میباشد . در کشور عزیز ما افغانستان یک قسمت صادرات وطن مارا صادرات صنایع مختلف دستی تشکیل میدهد . و از این مدرک مبلغ زیاد اسعاری وارد کشور گردیده است . چنانچه مفصلا تذکر رفته است و این اسعار حاصله در انکشاف اقتصادی خود سکتو ر صنایع دستی و هم در دیگر سکتور ها نقش عمده را ایفا می نماید . بعضی آن عده اشخاص که در سکتور صنایع دستی اشتغال و فعالیت دارند عواید شان اضافه شده و تقاضا را برای سایر سکتور ها خلق میکند البته عاید که از مدرک صادرات صنایع دستی وارد کشور میشود در بیلانس تجارت کشور تاثیر مثبت را وارد نماید و باعث مساعد شدن بیلانس تجارت میگردد (البته صادرات سایر اقلام ) بالای بیلانس تجارت تاثیر دارد . پس به این نتیجه می رسیم که با ازدیاد اسعار به پیمانه زیاد وارد کشور می گردد. که بالای بیلانس تادیات کشور ما تاثیر وارد میکند. یعنی در اثر ازدیاد صادرات عاید ملی کشور زیاد شده تقاضا مجموعی و تولید بلند می رود . این جریان منجر به سرمایه گذاری های مزید گردیده و منتج به ازدیاد عاید ملی می گردد .
مثلا صادرات یک تصدی یا یک رشته اقتصادی صعود نماید در نتیجه عاید کارگران تصدی یا رشته اقتصادی زیاد شده میتواند با استفاده از این عواید امتعه زیاد مصرفی را تقاضا به امتعه مصرفی اضافه می گردد و در اثر آن تولیدات امتعه مصرفی بلند می رود این دسته تصدی ها برای ازدیاد تولیدات مصرفی بلند می رود این دسته تصدی ها برای ازدیاد تولیدات امتعه مصرفی ماشین آلات بیشتر تقاضا میکند و در نتیجه تولیدات امتعه سرمایوی نیز بلند می رود پس گفته میتوانیم که یک سرمایه گذاری مستقل و ولی باعث سرمایه گذاری های تحریکی شده و سه انجام باعث افزایش عاید ملی می گردد. پس صادرات در انکشاف اقتصادی یک کشور تاثیر مستقیم دارد با تغیر صادرات انکشاف اقتصادی یک کشور نیز تغیر می کند .
ب:- بالای استخدام:
در کشور ما افغانستان قوه کار کن موجود بوده و درسکتور های مختلف اقتصادی فعالیت دارند که یک سکتور آن را سکتور صنایع دستی تشکیل میدهد. که تعداد زیاد قوه کار در این سکتو ر فعالیت مینمایند . در سکتور صنایع دستی تعداد زیاد قوه کار بر استخدام میشود و علت آن ناشی از این امر است که خود این سکتور یک سکتور کاربر است و سرمایه به تناسب آن کمتر به کار میرود .
اگرچه احصایه های موثق ودرست در دست نیست که به چه مقدار قوه کار در صنایع دستی مصروف فعالیت و تولید اند اما زمانی که انواع عمده اقلام صنایع دستی را ملاحظه نمایم دیده می شود که تعداد زیاد مردم در این سکتور استخدام گردیده اند و از عاید آن تامین معیشت مینمایند اما قرار احصایه های شخصی در حدود بیشتر از دو صد هزار نفر در سکتور صنایع دستی مصروف فعالیت اند .
البته با نسبت در نظر داشت که تجارت صنایع دستی بالای استخدام قوی کار رول مهم و اساسی اداره است و سطح استخدام در خود این سکتور و هم در کشور بلند می برد این پلان مفهوم است . وقتی که صنایع دستی به خارج صادر میشود و از طرف تقاضا کننده گان خریداری میشود . مولدین صنایع دستی را تشویق میکند که تولیدات شان را افزایش دهند برای این منظور متصدی مجبور است که قوه کار بیشتر استخدام نماید تا سطح تولید خویش را به منظور صادرات بلند ببرد .
پس دیده شد که در اثر تجارت تقاضا به قوه کار زیاد گردیده و در کشور سطح استخدام را بلند برد که در نتیجه یک تعداد قوه بشری مصروف فعالیت تولیدی گردیدند که از یک طرف قوه خرید را پیدا کردند و از جانب دیگر تولیدات را بلند بردند .
در رژیم های مخوط و فرتوت گذشته در قسمت استخدام قوه بشری توجه به عمل نمی آمد بیکاری دامن گیر کشور گردیده بود وتضاد طبقاتی روزبروز حادتر میگردید . توزیع عاید روز بروز به خرابی میرفت و عاید زیاد به نصیب یک تعداد از ثروت مندان میگردید .
چون استخدام نیروی کار به حیث عاید توزیع به شمار می رود بناٌ دولت جمهوری افغانستان سهیم است که از بی کاری های که ناشی از مناسبات غیر عادلانه گذشته به وجود آمده جلوگیری کند.
و تلاش هر چه بیشتر به خرچ میدهد که قوای بیشتری را در سکتور های مختلفه مانند صنعت ، زراعت و خدمات جزب کند.
فصل سوم
عوامل عدم انکشاف صنایع دستی در افغانستان
1 :- وضع نمودن تعرفه برای صنایع نو تأسیس:
وضع نمودن تعرفه بلند بالای صنایع نو تأسیس عبارت از دلیل تشویق و انکشاف صنایع ویا حمایه از صنایع نوزاد است. ازنگاه تیوری میتوان گفت که بعضی صنایع در بعضی ممالک رو به انکشاف در مقابل صنایع پیش رفته ممالک پیش رفته قدرت رقابتی نداشته و تا زمان که به مرحله پخته گی خود برسند باید حمایه شوند.
طوریکه میدانیم انکشاف در صنعت کدام عمل عاجل و فوری نیست بلکه گذشت مدت زمان ضرورت دارد با به مرحله پخته گی میرسند.
علت دیگر در عدم انکشاف صنایع این است که قلت عوامل تولید وجود دارد و شرایط درست برای انکشاف صنایع وجود ندارد.
علت دیگر وضع نمودن تعرفه های گمرکی بلند است.
2 :- نبودن سرمایه لازم:
یکی از عوامل که کشور ما افغانستان نتوانسته است در سکتور صنعت پیشرفت و انکشاف نماید نداشتن سرمایه لازم است تا آن وقت که سرمایه کافی در یک اقتصاد موجود نبا شد نمیتوان به انکشاف صنعت نائل شد میزان سرمایه معمولاٌ بر حسب پول بیان میشود. و در این جا فرق بین سرمایه جنسی و پولی باید قایل شد.
سرمایه جنسی قسمت از سرمایه است که دلالت بر ملکیت کند مثلاٌ موجودیت امتعه ماشین آلات ابزار و غیره.
در حال سرمایه پولی سرمایه است که به صورت پول و امانات در بانک طوریکه میدانم اساس به وجود آوردن سرمایه پس اندازاست. پس انداز زمان صورت گرفته میتواند که عاید افراد نسبت به مصارف شان بلند باشد. اما متأسفانه اکثریت مردم افغانستان به حد اقل معیشت زندگی میکند که قادر نیستند قسمت از عاید خویش را پس انداز و بعداٌ سرمایه گذاری نماید ولی یک طبقه محدود استند که قدرت پس انداز را از عاید حاصله شان دارا میباشند. این طبقه شامل زمین داران بزرگ تاجران که صادرات و واردات شان از خارج به داخل و از داخل به خارج را انجام میدهند. اما این ها پس انداز های شان را در راه های غیر تولید به کار میبرند مثلاٌ که آنرا زمین میخرند و یا این که آنرا نزد خود نگهداری میکند.
عوامل فوق با عث میگردد تا تراکم سرمایه در مملکت به وجود نیآمده و به حالت ساکن و غیر تولیدی باقی مانده که با عث به وجود آمدن یک مانع برای انکشاف و صنایع در مملکت میگردد.
3 :- عدم موجودیت مدیریت ( منجمنت ) غیر سالم:
موجودیت منجمنت و اداره سالم یکی از ضروریات مبرم در هر کشور بوده و شخص در سطح رهبری آن لازم است تا اداره تنطیم و مراقبت و یکی از عوامل که صنعت در کشور عزیز ما افغانستان پیش رفت نمی کند و به رکود مواجه میشوند این است که کمبود کار فرمایان برای تحصیلات عالی و مسلکی و تخصص است بخاطر که بدون در نظر گرفتن فروش وضع مالی و اجرایه وی طرز تفکر جدید روش های علمی در تولید موقعیت خود پروژه دور از امکان نخواهد بود اگر یک پروژه با سرمایه انگفت به اثر نداشتن سازمان و مدیریت درست به ضرر های بزرگ رو به رو خواهد گردید.علت این که مدیریت بصورت درست در افغانستان وجود ندارد قرار ذیل است در افغانستان مانند سایر ممالک رو به انکشاف اکثراٌ اداره چیان صنایع آشنائی کامل به وظیفه محوله شان ندارند.
نداشتن تجربه کافی یکی از جمله عوامل دیگر است که در عدم موفقیت مدیریت اداره چیان تصدی های صنعتی رول دارد همچنان فاقد استعداد ، رهبری و رهنمائی کارگران تصدی های صنعتی است و اشخاص که در رأس تصدی های صنعتی انتخاب میگردند باید به طرز و اداره کار آشنائی خوب داشته باشند.
علت دیگر عبارت از نبودن تعداد کثیر اداره چیان صنعتی است زیرا در کشور ها هر جوان چه در جریان تحصیل و بعد از ختم تحصیل آرزو مند استند تا در یکی از دوایر رسمی دولت که به رشته تحصیل بر مسلک شان مطابقت داشته باشد استخدام شود به خاطر که در ارگان های دولتی تقرر شان شکل قانونی و رسمی را دارد . اما در شرکت های خصوصی صلاحیت بدست تمویل کننده است و به آیند اعتبار نمی بخشد.
4 :- عدم موجودیت کارگران ماهر و فنی:
اگر به تاریخ انکشاف صنعتی ممالک مختلف جهان نظر اندازی شود دیده میشود که صنعت در ممالک خوبتر پیش رفته و پیمانه تولیدات زیاد شده است علت آن این است تا کارگران ماهر و ورزیده در دستگاه های مطابق فن شان است استخدام میگردند. مثلاٌ اگر دو جنس مشابه تولید دست دو کارگر باشد که یکی البته کارگر ماهر و دیگر اگر غیر علمی و مسلکی نیست دانسته میشود که انکشاف اقتصادی و دستگاه صنعتی و تولیدی بیشتر از همه به کدام یکی از این دو دسته ارتباط پیدا میکند. تاریخ نشان میدهد که در قرن( 13و16 ) که در اروپا یک انکشاف صنعتی روی کار آمد بیشتر از همه دستگاه های تولید زود تر انکشاف کرد که رشد آن به سبب کارگران مسلکی و متخصص را استخدام کرده بود نظر به دستگاه های که افراد شان بی سواد بودند.
5 :- تورید امتعه مشابه خارجی:
طوریکه میدانیم بعضی تولیدات صنعتی افغانستان نمیتواند به امتعه مشابه خارجی رقابت نماید اگر چه این موسسات صنعتی ما به این نکته اهمیت خاص قائل شده اند که اموال را به بازار عرضه مینماید از نگاه جنسیت و مرغوبیت دارای کیفیت عالی بوده تا بتواند در مقابل تولیدات امتعه صنعتی مشابه که از خارج مملکت وارد میگردد رقابت کند طوریکه دیده میشود موسسات صنعتی ما از یک طرف تمام ماشین آلات و یک قسمت زیاد مواد خام و نیمه کاره را که مورد ضرورت شان است از خارج وارد میکنند که در نتیجه این عمل در هنگام عملیه تولید سبب بلند رفتن قیمت تمام شد امتعه تولید شده در داخل نسبت به امتعه مشابه خارجی میکند که در این صورت تولیدات مذکور نمیتواند از نقطه نظر قیمت با امتعه که از خارج وارد نماید میگردد رقابت نمایند از جانب دیگر تولیدات خا رجی به مراتب بهتر و خوبتر از تولیدات داخلی میباشد زیرا مملکت ما جدیداٌ پا به سوی صنعتی شدند گذاشته است در حالیکه ممالک پیشرفته صنعتی در این زمینه تجارت و اندوخته های فراوان دارد که در این دو اصل تولیدات خارجی از نگاه کمیت و کیفیت خوبتر و بهتر از تولیدات داخلی است بنا بر این مهم ترین و مؤثر ترین طریق حمایه صنایع داخلی و تقویه آن این است که از یک طرف تورید امتعه مشابه خارجی محدود گردد و بالای آن قویدات گمرکی و تعرفه های سنگین وضه شود تا موسسات و سکتور های صنعتی صنایع به خاطر جمع و بدون تشویق از ظرفیت اعظمی دستگاه ها استفاده نماید و اجناس تولیدی خود را به قیمت مناسب عرضه مینمایند.
فصل چهارم
حمایه صنایع و راه انکشاف آن
الف :- اهداف حمایوی و انکشافی:
هدف از اخذ محصولات گمرکی درین قسمت صرف بدست آوردن عاید نیست زیرا هدف عمده درین جا حمایه از تولید کننده گان صنایع توسط وضع یک فیصدی سنگین منسوجات نخی پشمی خارجی میتوان یک عملیه حمایوی را برای تولیدات نساجی داخلی انجام داد و بخاطر این که از سکتور های صنعتی و مؤسسات صنعتی به منظور که تأسیس شده اند استفاده صورت گیرد و در انکشاف شان موانع و مشکلات رونما نگردد و هم یک تعداد دیگر مردم که علاقه مندی به سرمایگذاری داشته باشند به تأسیس موسسات جدید تشویق شده باشند نخست باید دوایر مربوط و محصول گمرکی اموال و مواد مورد ضرورت موسسات از یک طرف در محصول گمرکی اموال خارجی که رقیب اموال داخلی میباشد بصورت کلی تجدید نظر نماید تا مؤسسات از یک طرف در محصول گمرکی اموال خارجی که رقیب آن اموال داخلی میباشد.
مؤسسات داخلی با تادیه محصول گمرکی نسبتاٌ مناسب و قابل قبول قیمت های تمام شد خود را پائین آورده بتواند ویا بلند رفتن محصول گمرکی اجناس خارجی امکانات رقابت با آنها میسر گردد و بدون مشکلات زیاد اجناس داخلی کافی را به بازار عرضه نموده بتواند.
به خاطر که در تعرفه گمرکی موجوده نکات وجود دارد که نتنها سبب تشویق سرمایگذاری میگردد بلکه آنرا در امر سرمایگذاری دلسرد ساخته و مجبور شان میسازد که بازهم پول خود را در راه تجارت اموال خارجی به دوران اندازند و صرف نظر از سرمایگذاری میکنند.
چون دولتهای سابق نمیخواستند که یک تعداد اشخاص بیچاره که یک مشت پول را در امر سرمایگذاری تعبیر نموده و از آن حاصل مفاد نمایند.
ب :- اساسات اصلاح و انکشاف صنایع :
طوری که میدانیم هدف از سیاست های صنعت در اقتصاد ملی عبارت از اقدامات و تدابیر است که صاحبان قدرت به خاطر انکشاف آن اخذ مینمایند. درممالک رو به انکشاف منجمله افغانستان با در نظر داشت شرایط اقتصادی شان هدف از سیاست صنعتی عبارت از بهتر ساختن سطح زندگی مردم بوده است که این هدف میتواند به اثر بلند رفتن مؤلدیت کار و استخدام میسر شود.
در قدم اول ارگان های اقتصادی یک مملکت اندازه رشد و انکشاف صنعتی شدن را تثبیت میکند بناٌ برای این که یک جامعه از نظر صنعت به پای خود استاده شود ایجاب میکند تا آنهای که مصروف امور پلانگذاری در پروژه های صنعتی میباشد ارزش یک پروژه های صنعتی میباشد ارزش یک پروژه از نگاه تأثیرات آن به اقتصاد ملی مورد غور و برسی قرار بدهد.
امروز نمیتوان بدون تقویه سکتور صنعت و اتکا نمودن به تجارت و زراعت استقلال یک مملکت را حاصل نموده روی این اصل از سکتور صنعت در پهلوی دیگر سکتور های اقتصادی در امر رشد و انکشاف مملکت چه از نگاه اقتصادی و چه از نگاه سیاسی و اجتماعی و چه از نگاه نظامی سهم ارزنده و رول خیلی مهم دارد.
پس برای هدف سیاست صنعتی نکات اتی را باید مورد توجه و بررسی قرار دهیم.
1:- رجحان قایل شدن برای حمایه صنایع:
ازاینکه کدام صنایع و به حمایه آن اولتر رجحان قایل شویم از نظر سیاست صنعتی اهمیت زیادی دارد اینکه کدام صنایع امکانات انکشافی را دارا بوده و به آن ترجیع میدهد میتوان درزمینه مطالعات ذیل را انجام داد:
– برای اینکه بدانیم که برای اقتصاد ملی کدام امکانات تأسیس صنایع نتایج بهتر خواهد داد. باید صنایع بصورت عنعنوی وجود داشته و مزیت منطقوی در انکشاف آینده چطور بوده باشد.
– از روی مطالعه پلان های انکشافی طویل المدت و متوسط المدت صنایع را که قابلیت انکشاف را داشته میتوان شناخت پلان های انکشافی شاید چانس های مساعد برای اشیاء که تاکنون در بازار ها قابل فروش نبوده اند پیدا نماید بدین اساس باید برای شناخت صنایع قابل تأسیس مطالعه شود که پلان های انکشافی و نتایج آن بازار را چگونه تغیر میدهد.
– در اثر مطالعه واردات میتوان فهمید که کدام صنایع امکانات انکشافی را دارا بوده و قابل حمایه میباشد. چنانچه یک مملکت همان اجناس را در تجارت بین المللی زیادتر وارد میکند که وارد میکند که افراد مملکت مذکور به آن احتیاج زیادتر داشته باشد و یا بازار داخلی قدرت جزب آن را میداشته باشد.
– در بعضی ممالک موسسات بین المللی طوریکه معمول است لیست های صنایع و شرایط مساعد بودن و محیط انکشاف ان را در دوره های معین نشر میکند استفاده از این لیست ها از یک طرف شاید مفکوره های جدید به اشخاص که خواهان تأسیس صنایع باشد بدهد و از جانب دیگر انها را متیقن میسازد که نقاط لازم را به خرج داده کدام امکانات مساعد را فراموش نکرده است.
– در اکثر پروژه های صنعتی تعویض واردات و ورود مواد خام از خارج حتمی تلقی میگردد و در بعضی حالات باید از تأسیس رشته صنعت مذکور صرف نشر گردد اگر مواد خام از داخل تهیه شده بتواند و یا اگر ارزانتر وارد شود پس تأسیس صنایع مذکور قابل طرف داری است.
– باید گفت که برای یک جنس تنها موجودیت مواد خام کافی نبوده بلکه موجودیت کارگر های ماهر و فنی و اداره چیان مسلکی و دارای تحصیلات عالی در رشته مذکور هم حتمی است برای انکشاف صنایع استفاده از مهارت های عنعنوی مردم اقدام خیلی ها مفید تلقی میشود.
ج :- وارسی از امور صنعتی :
برسی و کنترول امور سکتور صنعتی کشور علاوه از این که فن سیستم انکشاف اقتصادی مطلوب است صرفه جوئی اسعار و کم ساختن مصارف و تطبیق پرنسیب های معقول اقتصادی ایجاب فعالیت های عمومی را نیز مینماید از این که فهمیده شده بتواند که مؤسسات صنعتی از معاونیت ها و کمک هاو تسهیلات که در انکشاف صنایع از طرف دولت فراهم شده است تا چه اندازه در راه های حقیقی از آن استفاده به عمل آمده باید از طرف وزارت معادن و صنایع وقتاٌ فوقتاٌ کنترول و برسی نمود.
د :- فراهم آوری شرایط صنعتی:
به منظور این که صنایع موجوده کشور به درستی انکشاف کرده بتواند و سکتورهای اقتصادی کشور منجر به رشد و انکشاف بیشتر شود. دولت بعضی اقدامات در پیش گرفته و زیمنه فراهم آوری تسهیلات را در مورد مساعد نماید.
مثلاُ در ساحه فابریکات صنعتی و سکتور صنعت که تا هنوز ذهنیت و اجرات متشبسین به سکتور کشور به وضاحت شده نمیتواند توجه بیشتر دولت را در این زمینه حتمی و ضروری است و این گونه تسهیلات و تشویقات باید معین شده باشد تا متصدیان با در نظر داشت آنها در تأسیس و به کارانداختن دستگاه صنعتی در مملکت اقدام ورزند.
هـ :- تشکیلات امور صنعتی:
در سکتور های صنعتی از همه اولتر به اساس چنان تشکیلات اداره پیش برده میشود که کوچکترین رخنه در آن وارد نگردد و از هر نوع اشیاء که در آینده موجب خساره و سقوط باشد و جلوگیری نماید تشکیلات صحیح و جامع و هم یک اداره دارای صلاحیت قدرت کافی در غرض ارتباط و هماهنگی نزدیک و قوی بین رشته های مختلف صنعتی و هکذا برای جلو گیری از پراگندگی هدف دیگر سیاست صنعتی ساختن و انکشاف کشور تشکیل میدهد.
ی :- تولید صنعتی :
دفتر سرمایه گذاری سکتور خصوصی وزارت معادن و صنایع 1015 امکانات پروژه سرمایه را در چهار سال گذاشته ثبت نموده که از جمله1305 آن فعال گردیده است تقریباٌ فابریکات خصوصی بزرگ در حال خاضر فعالیت ندارد.
اما بعضی تصدی های کوچک و متوسط مانند پروسس مواد غذائی صنایع دستی به شمول چرم گری ، قالین بافی و حجاری ، نجاری ، مبل سازی ، بوت دوزی به فعالیت شان ادامه میدهد.
بازار های فروش فعلی صنایع دستی که بیشترین دکان ها و مغازه ها و فروشگاه های صنایع از قبیل دسکول ، کمر بند ، قالینچه ، پوستین و دها قلم دیگر صنایع دستی که در آنجا به فروش میرسد شهر نو بود اجناس و اشیاء که شامل صنایع دستی میشود بیشترمورد پسند خارجیان قرار میگیرد از کابل خریداری کرده و ممالک خارج انتقال می دهد. و بازار های خارجی این صنایع شامل امریکا ، انگلستان ، آلمان ، فرانسه و غیره کشور ها است.
نتیجه گیری
از توضیحات که در خلال گفتار های ما صورت گرفت چند نکته مهم را باید تذکر داد .
با وجود که حرفه های که سهم قلیلی در تولید اجتماعی دولت ها دارد اما باز هم از نگاه سیاست های اقتصادی دارای اهمیت خاص می باشد . زیرا این سکتور ها از روی سهم شان در تولید اجتماعی اندازه نشده بلکه در این سکتور یک حصه نفوس که در غیر آن خارج سیستم اقتصادی باقی میماند جذب و مصروف فعالیت می گردند .
صنایع دستی دایما به حیث مراکز تربیه افراد فنی بوده است و اکثر متخصصین در فنون روز های مختلفه مدت در صنایع دستی مصروف کار بوده و از آغاز تربیه گردیده اند در یک جامعه صناعتی مخصوصا تربیه اشخاص فنی در فعالیت های دستی از این جهت مهم است که هدف تربیه و آشنا ساختن شاگردان به افزار و وسایل کار بوده و بعد از شناساندن به افزار و وسایل کار آنها میتواند یک حرفه و صنعت دستی را خود شان تاسیس نماید .
صنایع دستی در کشور ما سابقه بسیار طولانی داشته و یک تعداد زیاد هموطنان ما به این صنایع اشتغال داشته و یک مقدار زیاد احتیاج افراد کشور توسط همین تولیدات صنایع دستی که اکثرا صنایع باستانی کشور ما میباشد . و ضع میگردد ناگفته نماند که صنایع دستی علاوه از این که تا اندازهً زیادی از ورود اشیا ی خارجی و خروج اسعار از مملکت جلوگیری می کند یک مدرک قوی بدست آوردن اسعار خارجی برای کشور ما محسوب می گردد و بعد از زراعت صنایع دستی در کشور رول عمده و بارز را دارا میباشد . مثلا :- صنعت قالین بافی در افغانستان شهرت زیاد دارد و همچنان شهرت جهانی دارد که سالانه یک اندازه اسعار خارجی از درک صادرات و تجارت قالین داخل کشور می شود که باعث تقویه وضع تجارت و اقتصاد میشود .
خلاصه این که صنایع دستی و به خصوص صنعت قالین بافی یک صنعت ملی کشور ما بوده اما متاسفانه که در اثر جنگ های چندین ساله به صنایع دستی از جمله صنعت قالین بافی نیز خسارات زیاد وارد گردیده که باعث خراب شدن وضع تجارت صنایع دستی افغانستان شده تا در سابق از شهرت خاص بر خوردار بود . امید است دولت ریاست جمهوری افغانسان و دولت های آینده افغانستان برای بهبود تجارت صنایع دستی و بهبود وضع صنایع دستی توجه صورت گیرد تا از یک طرف عاید ملی مملکت بلند برده شود . وضع زندگی صنعت کاران بهتر شود و زمینه خوبتر فعالیت برای صنعت کاران مساعد گردد .
تشــــــــــــکر
پشنهادات
با تحریر این رساله پشنهادات خویش را طور مختصر ذیلا ارایه میدارم.
1- دادن قروض وکریدت به مولدین صنایع دستی توسط بانک صنعتی افغانستان بیش از بیش وبطور مفید توسعه داده شود .
2- برای انعده اشخاصیکه در سکتور صنایع دستی فعالیت می نمایند می بایست اموزش علمی وفنی شوند .
3- اشتراک درنمایشگاه بین الملی که باعث ایجاد تقاضا صنایع دستی افغانستان میگردند اقدامات لازم صورت گیرد .
4- از بکار بردن هرنوع مواد که به جنسیت کیفیت و شهرت صنایع دستی لطمه وارد نماید جدا جلوگیری صورت گیرد .
5- چون یک قسمت صادارت کشور ما را صنایع دستی تشکیل میدهد باید در انکشاف تشویق وحمایه ان از طرف مقامات ذیصلاح توجه مبذول گردد .
6- مولدین صنایع دستی باید درساختن صنایع مربوط شان از ظرافت و مهارت وابتکارکار گیرند .
7- در تشکیل وایجاد کوپراتیف ها بمنظور انکشاف هر چه بیشتر صنایع دستی در کشور در کشور اقدام نماید .
8- اشتهار در تجارت وبازاریابی چنین رول بسا مهمی را دارا بوده کوشش شود تا از طریق نشرات رادیو،جراید،تلویزیون وغیره ش مطلوب به مارکیت های داخلی و خارجی معرفی گردد .
ماخذ ومنابع
1- کتاب سیاست انکشاف حرفوی وصنایع دستی اثر پروفیسور دکتور قرتیس
2- نشریه اتحادیه مولدین وصادار کننده گان قالین سال 1381
3-